گفتگو با شهريار پرهيزگار حافظ و قاري قرآن كريم

پدیدآورشهریار پرهیزگار

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 1846 بازدید
گفتگو با شهريار پرهيزگار حافظ و قاري قرآن كريم

شهريار پرهيزگار

در ادامه گفتگوهايي كه با اساتيد وقرآن‌پژوهان داشتيم، در اين شماره در خدمت استاد «شهريار پرهيزكار» يكي از قاريان و حافظان بزرگوار كشورمان هستيم.ايشان به‌گرمي ما را پذيرا‌شدند و با‌حوصله به سئوالات ما جواب‌دادند و از خودشان، چگونگي حفظ‌و يادگيري قرآن‌كريم، چگونگي پيوند نسل‌جوان با قرآن و از مشكلات آنها و… سخن‌گفتند. نفسشان گرم، كلامشان دلنشين و رهنمودهايشان شيرين بود.
ضمن تقدير و تشكر از ايشان و با‌آرزوي توفيق و بهروزي براي شما، قسمت‌اول اين‌گفت‌و‌گو را در اين شماره مي آوريم.

بشارت:درابتداخودتان رامعرفي نماييد وخلاصه اي ازتحصيلات وزندگي خود بيان بفرماييد.
ـ ابتدابايدتشكركنم ازجنابعالي ودوستاني كه چنين نشريه خوب وپاكيزه‌اي را تهيه‌مي‌فرماييد. نشريه اي كه انصافاًبوي معارف قرآني ازآن استشمام مي شود ومشخص است كه پشت اين تلاشها يك اخلاص و صداقتي هست و از تشريف فرمايي شما من تشكر مي‌كنم.
بنده شهريار پرهيزكار در سال1343 درتهران متولد شدم و باپيشنهادپدر ومادرم فعاليتهاي قرآني راشروع كردم. ازسال1352 كه نه ساله بودم، شروع به يادگيري قرآن كردم و چون مادرم قرآن ودعا را با صوت حزين درمنزل قرائت ميفرمودند و من پيش ايشان مي‌نشستم،از همين جا علاقمند شدم. پدرم آدم خوش سليقه‌اي است،ايشان رفت وبهترين جلسات قرآني رادرسطح شهر شناسايي كرد و اساتيدي كه بنده درخدمتشان بودم، الآن از اساتيد مبرز ومطرح مي‌باشندوما درخدمت آقايان قرائت راشروع كرديم وخداوند هم خيلي كمك كرد، هفته اي4 ـ 5 شب جلسه ميرفتم وخسته هم نمي‌شدم وپدرم هم من را همراهي ميكرد، مخصوصا ًماه‌هاي رمضان كه خاطر ه خوشي از آن ماه‌ها دارم،در اين سي شب بعد ازافطار مي رفتيم و وقتي كه بر‌مي‌گشتيم، نزديك اذان صبح بود وهيچ احساس خستگي نمي‌كرديم واين دراثر لطف خداوند وشوق وعلاقه اي بود كه داشتم.
بشارت:براي ما بگوييدچطورباقرآن مانوس و به‌آن علاقمند شديد؟
ـ علت عمده اي كه باعث‌شد من به طرف قرآن بروم اين بود كه تلاوت‌هاي زيبا مي‌شنيدم. اگر صوت زيبا و دل‌نشين نبود، انگيزه نداشتم كه بروم به طرف قرآن ـ‌حداقل درآن سن كودكي انگيزه اي نداشتم‌ـ ومن الآن دههاقاري قرآن را مي شناسم كه فقط با شنيدن يك نوار قرآن به‌سراغ قرائت قرآن رفته‌اند و براي اينها كسي سخنراني نكرده است و منبري هم نشنيده اند كه درباره فضيلت قرآن برايشان صحبت كرده باشند .فقط يك نوار‌ـ‌ مثلاًعبدالباسط‌ـ‌ شنيده است ورفته سراغ قرآن وبعد وقتي وارد قرآن مي‌شود،ممكن است اهداف ديگري پيدا كند وبعد وقتي وارد اين خط مي‌شود بايد مواظب باشد نيتّها و اهد افش از قرآن تغيير نكند و ما هم اينطور بوديم.
بشارت: از تحصيلات غير قرآني خودتان بگوييد، چه خوانده‌ايد و الان چه مي‌كنيد؟
ـ بعد از اينكه ديپلم گرفتم، وارد سپاه شدم و تا سال 1366 در سپاه بودم و همان سال وارد دانشگاه شدم ، در رشته مهندسي كامپيوتر درس خواندم و فارغ التحصيل شدم ، در طول اين دوره نيز من شايد 6 ـ 7 سفر خارجي داشتم ، بعضي وقتها حتي از امتحانات عقب مي‌ماندم و مي‌رفتم و آن درس را حذف‌مي‌كردم ولي هر كدام را كه بودم خودم را مي‌رساندم و قبول مي‌شدم. الآن هم با بعضي دوستان كارهاي جسته و گريخته كامپيوتري انجام مي‌دهيم، ولي عمده كارهاي ما قرآني است، در شوراهاي قرآني و جلسات طرح و برنامه‌هاي قرآني كه در سطح كشور فعاليت مي‌كنند، همكاري‌هايي داريم و بعضي وقتها مشورتهايي مي‌شود كه ما هم نظر مي‌دهيم.
بشارت:‌آقاي پرهيزگار! همه شما را به‌عنوان يكي از موفق‌ترين حفّاظ كشورمان مي‌شناسند ما سؤالات زيادي پيرامون حفظ و نكات مهم آن داريم كه اكثراً از خوانندگان به‌دست ما رسيده است، ابتدا بفرماييد كه چطور حفظ قرآن را شروع كرديد؟
ـ بعد از 2 ـ 3 سالي كه قرائت را كار كرديم‌ـ‌ باز به پيشنهاد پدر و مادرم حفظ قرآن را شروع كردم ـ جلسه حفظي كنار جلسات قرآن داشتم و من با حفّاظ ديگركار مي‌كردم و اين حافظان را كه مي‌ديدم،الهام مي‌گرفتم و تشويق‌مي‌شدم و 7 ـ 8 جزء نيز حفظ كردم. اول جزء سي‌ام را با آنها شروع و حفظ آن را تمام كردم و امتحان گرفتند. بعد اسم نويسي حفظ از اول‌قرآن شروع شد و حدود چهل‌نفر ثبت نام كردند، و لي كم‌كم تحليل رفتند. به آيه پجاه كه رسيديم چهار نفر رفتند به آيه صد كه رسيديم باز چهار نفر و سوره بقره كه تمام شد، ما پنج نفر مانده بوديم و مسابقه داديم و استاد جلسه عادت داشتند كه جايزه‌هاي بزرگي را هديه مي‌كردند و خلاصه تا انتها ما چهار نفر بوديم وادامه داديم.
بشارت: استادان شما چه كساني بودند؟
ـ البته من به آن معني در حفظ استاد نداشتم، البته استاد اوليه ما آقاي «مرّوت» بودند كه الآن ايران نيستند. ايشان ابتدا در قرائت با ما كار كردند كه استاد بسيار مسلّط و خوبي بودند، ايشان اول قرائت كار مي‌كردند ولي تشويق مي‌كردند كه در كنار قرائت حفظ كنيم.
بشارت: پس شما حفظ قرآن را تحت نظر استاد نبوديد و با روش منظم و خاصّي عمل نمي‌كرديد؟
ـ بلي، در حقيقت ما روش خاصي در حفظ نداشتيم، بلكه بيشتر بر اساس تجربه‌هاي شخصي كار مي‌كرديم و گاهي روشي را پيش مي‌گرفتيم بعد مي‌ديديم مناسب نيست روش ديگري را دنبال‌مي‌كرديم ، كتاب و نوار آموزش و خلاصه هيچ چيزي در اين زمينه نبود و فقط هفته‌اي يك‌بار محفوظات خود را نزد استاد تحويل مي‌داديم، امّا همين كه دو سه نفر بوديم و جلسه‌اي داشتيم خودش مؤثر بود و آدم يك الزامي پيدا مي‌كرد كه ادامه دهد و مخصوصاً تشويقاتي كه ايشان مي‌كردند و ما چون سن‌مان كم بود، تشويق را خيلي دوست داشتيم‌ـ البته يك وقفه‌اي در حفظ ما افتاد‌ـ‌ من در سال 54 يا 55 حفظ را شروع كردم، حدود ده جزء كه حفظ كردم انقلاب‌شد و جلسات ما متوقف‌شد، ولي بعد دوباره شروع كرديم و اگر بخواهيم اين فاصله‌ها را حذف كنيم حدود سه سال حفظ ما طول كشيد.
بشارت:‌شما چه تجربه‌خاصّي براي حفظ داريد كه بدرد ديگران بخورد؟
ـ الآن كه از ما روش مي‌خواهند و مي‌پرسند، من روي نظم خيلي تكيه مي‌كنم، ولي خودم چون تجربه نداشتم بر اساس روش منظمي كار نكردم و الآن متوجه مي‌شوم كه نظم و اينكه آدم بداند در هر روز چه مقدار حفظ كند، خيلي مهم است و من خودم اين تجربه را نداشتم. گاهي روزي 5 ـ 6 ساعت كار مي‌كردم، امّا خسته نمي‌شدم و بعضي اوقات اصلاً حفظ نمي‌كردم، ولي اگر به طور متوسط حساب‌كنيم روزي دو ساعت بيشتر نمي‌شد.
بشارت: يعني مي‌فرمائيد كه اگر كسي به صورت منظم روزي دو ساعت در طول سهسال كار‌كند مي‌تواند حافظ قرآن بشود؟
ـ بله دقيقا ً. با يك حافظه معمولي و لازم نيست كه شخص داراي هوش و حافظه خيلي قوي داشته‌باشد. البته من درسهايم خيلي خوب بود، ولي خودم را در حدّ متوسط ارزيابي مي‌كنم.
بشارت:‌به نظر شما چه ساعاتي به لحاظ فني براي حفظ خوب است و ـ غير از جهت فني‌ـ شما چه مواقعي از شبانه روز كه قرآن مي‌خوانيد بيشتر از قرآن بهره‌مند مي‌شويد؟
ـ معمولاً براي حفظ قرآن ساعاتي را پيشنهاد مي‌كنند كه انسان يك استراحتي كافي داشته باشد و بعد از استراحت وقت خوبي است براي حفظ قرآن كه طبيعتاً صبحها يا بعد از ظهرها كه يك كمي استراحت كرده است، مواقع خوبي براي حفظ است، ولي باز نمي‌شود حفظ را به ساعات مخصوصي مقيد كرد. براي قرائت قرآن افرادي كه اهل تلاوت و اهل حال هستند، تجربه كرده‌اند و ديده‌اند كه صبح‌ها و بين الطلوعين وقت خوبي است هم براي تلاوت و هم بهره معنوي بردن از قرآن.
بشارت: نوع مكان هم نقشي در بهتر حفظ كردن قرآن دارد؟
ـ بلي، مكان هم مهم است، علاوه بر اينكه زمان‌حفظ بايد وقتي باشد كه شخص نشاط دارد و خسته و عصباني وخيلي گرسنه و سير و غير ه نباشد، بايد در مكاني خلوت يا كم رفت و آمد و كم زرق و برق باشد يعني، اطاقي باشد حداقل ساده و الاّ اگر انسان در اطاقي بنشيند كه رفت و آمد هست‌ـ‌ مثلاً تلويزيون هم روشن است‌ـ اينها مانع تمركز‌هواس مي‌شوند و انسان،از آن بهره كافي را نمي‌برد.
در حديثي از امام صادق (ع) هست كه:«فقاري القرآن يحتاج الي ثلاثه بدن فارغ و قلب خاشع و موضع خال؛ قاري قرآن به سه چيز احتياج دارد:« اول ناراحتي بدني نداشته باشددوم اينكه قلب او در مقابل قرآن خاشع باشد و سوم‌اينكه بايد مكان او خلوت باشد».
قلب خاشع هم مطلب مهمي است و اين هم راههايي دارد، مثل اينكه گفته‌اند: انسان بي‌مقدمه شروع به قرا ئت قرآن نكند ـ مثلاً دعايي را قبل از قرائت بخواند‌ـ اين دعايي كه براي تلاوت وارد‌شده فقط براي ثواب آن نيست، بلكه براي اين است كه ذهن انسان متمركز شود و بداند چه انتظاري از تلاوت قرآن دارد و آن دعاها را بايد بخواند و خودش را آماده كند و بعد شروع كند آنهم در يك جاي آرام به و با شرايط مهيا، تا بتواند بهره لازم را ببرد.
بشارت: تا بحال شده است كه نسبت به حفظ يا قرائت قرآن بي‌ حوصله شده باشيد و احساس كنيد كه حال حفظ يا قرائت را نداريد؟
ـ بلي؛ خيلي وقتها پيش آمده كه حال و حوصله قرائت را نداشته‌ام ، در روايات هم هست كه انسان گاهي لحظات اقبال دارد و گاهي ادبار و فرموده‌اند: لحظاتي كه ادبار داري به خودت فشار وارد نكن كه اقبال پيدا كني، صبر‌كن زماني كه نشاط حاصل‌شد، عبادت يا كاري كه در نظر داري انجام بده. براي من هم گاهي پيش مي‌آمده كه بي حوصله بوده‌ام و فشار نمي آوردم بلكه با كتابهاي ديگر كه شايد قرآني هم نباشد خودم را مشغول مي‌كنم و اگر حال مطالعه كتاب هم نداشته باشم، خودم را به چيز ديگري مثل تلويزيون مشغول مي‌كنم.
بشارت:‌بعضي معتقدند كه: براي حفظ قرآن بايد بعضي ملاحظات غذايي را هم رعايت كرد به نظر شما حرف درستي است؟
ـ بلي، ملاحظت غذايي مؤثر است، در بعضي روايات خوانده‌بودم كه خوردن مويز، عسل وكندر را سفارش‌كرده بودند،من اينها را رعايت مي‌كردم و در‌واقع مطمئن هستم كه مؤثر بوده است، امّا نه به عنوان عامل اول، حداقل اگر آدم پايبند به مسايل غذايي نباشد و هر چيزي را كه پيش بيايد بخورد، اين مي‌تواند يك كمي كارايي او را كم كند.
بشارت: آيا حفظ قرآن مانع تحصيلات شما نمي‌شد و وقت درسهاي ديگر را نمي‌گرفت؟
ـ خير: بدون شعارو تعريف و تمجيد، عرض‌مي‌كنم كه انصافاً و قطعاً هيچ مانعي حتي كوچك در راه يادگيري درسهاي ديگر ايجاد نكرد و حتي من فكر مي‌كنم يك مقدار حافظه من از بركت حفظ قرآن تقويت شد و در طول زمان دانشگاه هم از آن استفاده كردم.من در روايات خوانده‌بودم كه:چند چيز حافظه را زياد مي‌كند كه يكي از آنها قرائت قرآن است.
بشارت: يك سؤالي كه در نامه‌هايي كه به دفتر بشارت مي‌آيد ، اين است كه خيلي‌از افراد مقداري از قرآن را كه حفظ مي‌كنند زده‌مي‌شوند. پيشنهاد شما براي اين جوانها چيست؟
ـ بلي من ديد ه‌ام كه كلاسهاي حفظ قرآن ريزش دارد. من دو پيشنهاد مي‌كنم و گمان مي‌كنم اگر عمل كنند نتيجه بهتري بگيرند اول اينكه عجله‌اي براي حفظ قرآن نداشته باشند. لازم نيست آدم يك ساله يا دو يا سه ساله قرآن را حفظ كند، بعضي‌ها يك‌مرتبه علاقمند به حفظ قرآن مي‌شوند، مي‌خواهند يك‌شب كه حافظ كل قرآن شوند ومي‌خواهند در عرض مدت كمي قرآن را حفظ كنند. اينطور نبايد باشد و همين اُنس با قرآن براي حفظ آن، ارزش است ولو زياد طول بكشد، بنابراين من توصيه مي‌كنم براي حفظ برنامه‌هاي سنگين نگذاريم. من هميشه توصيه مي‌كنم كه دو سه ماه اول را ولو اينكه حافظه‌شخص قوي و وقت زياد داشته باشد،ولي روزانه بيش از يك ساعت يا نيم ساعت كارنكند. روزي يك آيه حفظ كند. چه كسي گفته كه بايد روزي يك صفحه از قرآن را حفظ كند. كساني مي‌مانند كه از اول برنامه سنگين اجرا نكنند والاّ خيلي‌هاحفظ را شروع‌مي‌كنند اما يك كمي كه پيش‌مي‌رود مي بيند حالا حالاها به آخر قرآن نمي‌رسد و تازه مي‌بيند كه قبلي‌ها نيز از يادش رفته‌است و بعد مي بيند كه اين كاراو نيست و مي‌گذارد كنار.ولي اگر آدم يك برنامه ملايم داشته باشد مثلاً روزي يك آيه حفظ كند، ولي همين يك آيه را خيلي خوب و اصولي حفظ كند به شكلي كه زود يادش نرود و هر روز علاوه بر حفظ يك آيه جديد يك وقتي هم براي مرور آيات قبل بگذارد. تا دو سه ماه همين كار را بكند و بعد از دو سه ماه من فكر مي‌كنم كه علاقه اين شخص به قرآن دو چندان مي‌شود. در برنامه‌هاي دشوار اول علاقه شديد است، ولي بعد از مدتي زده مي‌شود. دوم اينكه نبايد احساس كند اين حفظ قرآن يك چيز تحميلي است وچيزي كه شوق را از بين مي‌برد سخت كار كردن است . اگرانسان كم كار كند و با اينكه هنوز شوق زيادي دارد بگويد: امروز كافي است. آن‌وقت هر روز مشتاق است كه روز بعد فرا برسد و مشغول حفظ شود و ما اين اشتياق را مي خواهيم. و يك برنامه‌ريزي منظم هم داشته باشد كه من در هر روز بايد اين مقدار را حفظ كنم. البته اگر يك مقداري از مفاهيم قرآن اطلاع پيدا كنند لذت بيشتري از حفظ قرآن مي‌برند، ولي نبايد اين كارها سنگين شود و بخواهد همه اين كارها را با هم انجام دهد.
حفظ با نوار هم خوبي‌هايي دارد و كار را آسان مي‌كند. چون اگر انسان بخواهد مستقيم به قرآن مراجعه كند، زحمت مي‌بردو حوصله مي‌خواهد، ولي شنيدن زياد حوصله نمي‌خواهد، مي‌تواند بشنود و حفظ كند، گر چه حفظ از راه نوار آن عمق را ندارد، ولي به هر حال حوصله كمتري مي‌خواهد و چون نوار نغمه دارد و آهنگين است، بيشتر علاقمند مي‌شود و زود اين كار را رها نمي كند.
ادامه‌دارد

مقالات مشابه

تحلیلی انتقادی از دیدگاه ذهبی پیرامون «تفسیر به رأی»

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهاصغر طهماسبی بلداجی, کیوان احسانی, لیلا قنبری

بررسی اعجاز قرآن کریم از دیدگاه شیخ مفید

نام نشریهکتاب قیم

نام نویسندهسیدمحسن موسوی, محسن جهاندیده, محمدتقی اسماعیل‌پور

تبیین دیدگاه علم دینی آیت‌الله جوادی آملی

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهسیدحمید جزائری, عبدالباسط سعدالل

روش شناسى تفسير ميرزا لطفعلى مجتهد تبريزى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسن بشارتی‌راد

مباني و اركان جامعيت قرآن در انديشه امام خميني رحمه الله

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدتقی دیاری بیدگلی, سیدمحمدتقی موسوی کراماتی